خليفه به مردمش گفت : صادقانه مشکلات تان را بگوييد...!
حسنك بلند شد و گفت : گندم و شير كه گفتي چه شد ..؟!
حاكم گفت :ممنون كه مرا آگاه كردي...!
يكسال گذشت و دوباره خليفه گفت :صادقانه مشكلاتتان را بگوييد...!
ديگر كسي نگفت گندم و شير چه شد...!
تنها از ميان جمع يك نفر گفت : حسنك چه شد ...؟!!
نظرات شما عزیزان:
راستی اگه صدتا حسنک هم داشته باشیم اما نتونه یعنی نگذارن حرف بزنه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
پس دنبال حسنک نگردم بهتره....
وبلاگ قشنگي داري ماهم يه کلبه درويشي به نام "چيک چيک دلهاي تنها"داريم اگر سري به اين کلبه بزني يعني صاحبان اين کلبه را خوشحال کردي.
پـــــــــــــــــــــــــس منــــــتــــظـــــرتـــــــم راستي اگر مايلي ودوست داري مارا با عنواني که گفتم لينک کن بعد از اينکه لينک کردي بيا تو وبلاگم وبلاگ خودت را با عنوان دلخواهت لينک کن.
("::حسين،ميثم::")
از یابنده تقاضا می شود ما را مطلع سازید
نتیجه اخلاقی:کلا مشکلات رو نگید،شاید اونوقت خودتون مشکل حاکم شدید
با معنی و زیبا .