منطق - یک داستان کوتاه

کلبـــــــــه تنهـــــــــــــــــایی!!!

(درانتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهایی ات با خود بگویی از دل برود هر آنکه از دیده برفت.)(هر گونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.)

منطق - یک داستان کوتاه
 این مطلب مخصوص اعضا می باشد

برای مشاهده این گونه مطالب باید با نام کاربری خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

اگر عضو سایت هستید لطفا از طریق فرم زیر وارد شوید:

نام کاربری:
رمز عبور:

اگر عضو سایت  نیستید توسط فرم زیر میتوانید به سرعت ثبت نام کنید:
نام کاربری:
رمز عبور:
تکرار رمز عبور:
ایمیل صحیح و معتبر:
کد تصویری را وارد نمایید:
نام (اختیاری):
وب سایت (اختیاری):
جنسیت (اختیاری):
مرد        زن عدم نمایش
تاریخ تولد (اختیاری):
روز ماه سال
عکس/تصویر پروفایل شما(اختیاری):
ای دی یاهو (اختیاری):
شماره تلفن(اختیاری):
شهر(اختیاری):
توضیحاتی درباره خود (اختیاری):

نظرات شما عزیزان:

هانیه
ساعت0:34---3 ارديبهشت 1391

روم به دیوار من خوندم دیگه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:منطق - یک داستان کوتاه, ] [ 22:37 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]

[ ]