الهی... !
مرا در مقامی مدار که گویم خلق و حق و یا گویم من و تو .
مرا در مقامی دار که در میان نباشم ، همه تو باشی .
به هستی او نگریستم ، نیستی من به من بنمود .
در این اندوه بودم ، تا با دلی که بود ، از حق ندا آمد که به هستی خویش اقرار کن .
گفتم جز تو کیست که به هستی تو اقرار کنم ؟ مگر نگفته ای شهدالله .
الهی ! تو یکی و من از یکی تو یکی ام ."
نظرات شما عزیزان: