پول که نداشت ، هرچی هم نامه نوشته بود به سازمان و دانشگاه پولی برای
تو خوابگاه روی تختش دراز کشیده بود که از بلندگو صداش کردن !!
یه مرد شیک با یک دسته گل به استقبالش اومد و بدون اینکه حرفی بزنه گل و یک پاکت به دستش داد و رفت
طاقت نداشت که برسه دم در همون جا پاکت رو باز کرد
یه چک بود یه مبلغ شش میلیون تومن
بدین وسیله از شما دعوت می شود تا با سفر به کشور ما…
در جا خشکش زد، دسته گل از دستش افتاد ، فکر می کرد خواب می بینه !
برچسبها: فـــرار ,
برچسبها: توله های فروشی , توله های سگ ,
برچسبها: داستان خواندنی ,
When the egg breaks by an external power, a life ends
وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند، یک زندگی به پایان می رسد
When the egg breaks by an internal power, a life begins
وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیروئی از داخل می شکند، یک زندگی آغاز می شود
Great changes always begin with that internalpower
برچسبها: آغاز زندگی , ,
برچسبها: زن بی حجاب ,
آبروی عاشق
شیوانا همراه شاگردان از مسیری عبور می کرد.
به یک آبادی رسیدند و کنار رودخانه نشستند تا استراحت کنند.
تنی چند از اهالی آن آبادی نیز کنار رودخانه ده مشغول فروش محصولات خود بودند.
(ادامه داستان در ادامه مطلب)
موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه و آموزنده ، ،
برچسبها: آبروی عاشق ,
قاعده سوم کاينات
شيوانا استاد معرفت از کوچه اي مي گذشت.پسر جواني را ديد که روي تخته سنگي نشسته و غمگين وافسرده چوبي در دست گرفته و با خاک بازي مي کند.
کنارش نشست و دستي روي شانه هاي پسرک زد و گفت:" وقتي يک جوان غمگين است زمين و آسمان بايد از خودخجالت بکشد!؟
(بقیه داستان در ادامه مطلب)
برچسبها: قاعده سوم کاينات , داستان شیوانا ,
صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 36 صفحه بعد