با خودش گفت : این آقا چقدر شبیه رضا شاه است !
پرسید : مى توانم چند کلمه اى با او حرف بزنم
آقاى اهل دل ، خودش را به رضا شاه رساند و سلامى کرد و گفت :
-ببخشید که مزاحم تان میشوم قربان ! شما توى بهشت چیکار می کنید ؟
آقاى اهل دل پرسید : خب ، چرا دم در نشسته اید ؟
نظرات شما عزیزان:
2:51 دقیقه بامداد.
مراقب کلبتون باشید.شب خوش نه سحر بخیر
قالب نو مبارک!!
طلوع دوباره خورشید ایزدی را بر فراز کلبه هایی از تنهایی و در عین حالtogetherدارم میبینم!!!
منم دوست داشتم طراحی قالب بلد بودم،خودم طراحی میکردم هر شکلی می خواستم
باران که ببارد
عادت خواهی کرد به گریستن در باران
و اشک های توبارانی خواهد شد
هم چون تمام باران ها ،
خندید؛ او عادت را نمی فهمید
.
.
با یه دل نوشته و یه دنیا نا نوشته به روزم عزیزم. خوشحال میشم بیای [گل]
تو اما چشم هایت را ببند!
سخت است بدانم میبینی و بیخیالی . . .
[ جمعه 13 مرداد 1391برچسب:صاحبدل,رضا شاه,ازدواج,فرشته,صیغه ی عقد,عقد و عروسی,ماشین عروس,فردوس برین,دین و ایین, ] [ 12:2 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]
[